۱۳۹۰ اردیبهشت ۶, سه‌شنبه

تدوین و نگارش اعلامیه جهانی حقوق بشر



انسان از روز قدم گزاری به عرصه هستی مانند یک موجود برتر  قد علم کرده و با درک و نبوغ که داشته همیشه در تغیر محیط خویش به نفع خویش سعی نموده است. انسان هردم در حال گسترش قلمرو نفوذ خود در این دایره هستی بوده و این امر دوام نمــــوده تا آن که دست به قلمرو حقوق همنوعان زده و آنان را بــــرده و غلام خویش ساخته و با سلب آزادی های طبیعی او او را در جهت برآوری نیاز هـــــای غــــیر عقلانی خویش سمت و سو داده و همین امــر باعث شده که انسان بــــا انسان به نبـــــرد بپردازد. و این جا هست که زمینه های نابودی ایـــــن موجود نا محدود فراهم می شود و در آن بالا که خداوند مهربان او را به زمین فرستاده بود برای هدایت او ازهمان آوان زندگی برای او پیامبران و پیام رسانان را جهت رهنمای و هدایت این انسان فرستاد.
حقوق بشر که چنین می نماید تا دگر آن برده های تاریخ را که در میان کولوزیوم روم زجه می کشد و ناله سر می دهد و دیواره های آن صدای عجین با این کلمه را کــــــه بس است و دگر بس است را مــــــی شنود مرحم گزارد. به آن صــدا های خاموش ناشدنی دخمه های مصر پایان بخشد که ما برده گان چرا برده ایم و چرا برده شدیم پایان بخشد. ویا به روایت دگر ترا برده مظلوم نامیدم و ترا انسان محکـــوم نامیدم وترا در تاریخ محروم نامیدم1
جواب به این سولات که ما در هزاره سوم قــــــدم می گذاریم زمــــان مشخص خواهد کرد که انسان به آن نبوغ انسانی لازم بـــــرای درک موقیعت خویش رسیده است یا نه ؟ 
نقش اندیشمندان در تدوین اعلامیه: انسان موجودی عجیب ایست که با و جود مظالم که از سوی آن در تاریخ بر همنوع خویش انجام داده باز هم وجــــدان های بیدار بوده که شعـــــار آزادی و بــــرابری سر داده سرحد نشناخته؛ بدون شک پیش طلایه های آن پیامبران الهی است که ازسوی آن ذات مهربان ومواظب بشریت برای اعلان آن موارد به دنیا مامور شده بودند.  با یک برسی تطبیقی کوتاه در ادیان کــــــه در روی زمین اند به این دو اصل بدیهی می رسیم که در دنیا ارزش اول خداوند بخشنده است و ارزش دوم انسان است که دارای آزادی هـــا و اختیارات ایست که هیچ موجود حق باز گیری آن را ندارد .  
از آن پس اندیشمندان و فلیسوفان به این امر پرداختند که ما به عنــــوان نمونه به تعداد از آن ها و اصل کلیشه ی آنها به صورت کوتاه خواهـــیم پرداخت. ولتر و یا ماری آرویه اندیشمند ایست که از همه به آزادی بشر در نوشتار خویش تاکید داشته و او بود کــــه با نوشتن هجو نامه های از دولت آن زمان فرانسه انتقـــاد می کرد که چـــــرا آزادی های مــــردم و بشر را محدود می کند و او بود که در نامه های که به دوستان اش می نوشت این جمله کلیشه یی را حتمی می نو شت و آن عبارت از« ایــــن رسوایی را تمام کنید.» مـــی باشد. شاید او را در دوران روشنگری تنها فردی به نام پیش طلایه آزادی بیان دانست. در یـــکی از نــــــــامه های خویش که به ژان ژاک روسو می نویسد چنین می نگارد که هر چند من با نظر تو مخالف ام اما برای آزادی بیان حاظرم جان خودرا فدا کنم.2 روسو که در کتاب قرار داد اجتماعی تشکیل دولت را منوط بــــه توافق طرفین می دانست که برای نظــــم اجتماعی از آزادی ها و حقوق طبیعی خویش می گزرد و دولت باید آزادی های ملت خویش را تا سر حد عدم تجاوز به دگران تامین کند.  کسانی دگر مانند هوگو را نیز به نحوی در این امر موثر بودند.
کمیسون تدوین حقوق بشر( حقوق بشر):  
بعد از تاسیس سازمان ملل متحد در سال 1946 بر خلاف جامعه ملل به موضوع حقــوق بشر از همه بیشتر پرداخته شد؛ که ما نمـــونه آن را در فصل دهم، ماده 68 منشور سازمان ملل شاهدیم که شورای اقــــصادی و اجتماعی را موظف به ایجاد کمیسون حقوق بــــشر می نماید3.  کمیسون حقوق بشر در همین سال با 9 عضو ایجاد می گردد که این کمیسون یک کمیته را به نام تدوین اعلامیه حقوق بشر ایجاد نمود کــــــــه در آن 14 عــــضو به عنوان تهیه کننده گان پیش نویس آن دست به کـــــــار شدند. درمیان تهیه کننده گان آن خانم ریس جمهور فرانکلن روزولت به نـــام انا النور روزولـــــت به عنوان اولین  ریس کمیسون حقوق بشر سازمان ملل متحد انتخــاب شد. خانم روزولت که اولین بانو کاخ سفید نیز هست  در دوران ریاست جمهوری شوهـــر در رابطه با تدوین اعلامیه استقلال امریکا نیز به نحوی با فرانکلن همکــــاری می کـــــــرد؛ گر چند که او دارای تحصیلات دانشگـــاهی نبود اما باز هم با سعی و تلاش که رمز هر موفقیت است موفق به این کارشد. در میــــــان کسانیکه در نوشتـــن این اعلامیه نقش مهم داشتند استاد دانشــــــــگاه کلمبیا نیز دیده می شود، او کسی نبود جز دکتر پ.س.چانگ  است. او که لسانس و دکـــــــترای خویش از همین دانشگاه گرفته است.او معتقد بود که باید د راعلامــــیه اصول فلسفی نیز درج شود. او معاون کمیسون نیز بود.                 شخصیت مهم دگر در این امر رنه کاسن فرانسوی بود که بعــــــد به اثر تلاشش برای همه ملت ها در سال 1962برنده جایزه نوبل صلح گردید. او که ریس دانشکده حقوق پاریس بود در نوشتن پیش نویس سهم بــــــه سزای داشت. سرهنگ روی هاجسون در اغاز ارتشی بود بنا بر این که با ملت ها مظلوم همکاری نظامی داشت مورد توجه سازمان قرار گرفت و در کمیسون نیز سهم به سزای دارد او اهل استرلیا بود. جان هـــامفری کانادای مسول جمع آوری اسناد ومدارک در کمیته نگارش بود و  همان جمع آوری اسناد بود که امروز ما شاهد این حقوق بشر در جهان هستیم.
هانسا مهتا هندی که عضو کنگره هندنیز بود از جمله اعضای این جمع بود او بنا بر این که صدای خیلی ضعیف داشت کمتر موثر در امــــور نگارش واقع شد. نکته دگر جالب می نماید موجودیت استادف.دوهوس بلژیکی از طیف ایدیولوژی سوسیالیسم کــــــمونست است که در مورد مالکیت خصــــــوصی موارد را نقد می کرد چون مالکیت خصوصی از جمله موارد مورد نفرت کمونست ها بود. لبنانی که بعد ها ریس مجمع عمومی نیز گردید و دومین ریس حقوق بشر هم می با شد آقای چــــالز مالک بود و که در عین اینکه ریس کمیته اقصـــــــــادی اجتمـــاعی بود در قسمت تهیه گزارش در مورد حقوق بشر نقش تعین کنند ه داشت. نام الفردو آلفادو نیز در جمله نوسندگان اولیه حقوق بشر درج است.4
آنان تا تابستان سال 1948سه بار تدویر جلسه دادند و روی مو ضوعات مهم بحث کردند کـــــه در سومین نشست شان پیش نویس را که کمـــــیته تدوین پیش نویس تهیه کــــــرده بودن تصویب نمودند و آماده شد تا کمیته سوم جهت برسی ارجاع گردید. کمیته بعد از برسی تایــــــید نموده و این پیش نویس آماده شد تا به مجمع عمومی سازمان ملل ارایه گــــردد. البته در این پیش نویس ازاعلامیه های حقوق بشرو شهروند فرانسه و اعلان استقلال امریکا نیز در موارد شباهت ها دیده می شد.5

ساعات پایانی شب 6دهم دسامبر بود . پاریس شهر که مــــــــهد آزادی پروران بوده میزبان جلسه مجع عمومی سازمان ملل بود . نمایند گــان 56 کشور عضو سازمان ملل به شمول افغانستان در کاخ( شلو) فرانسه جمع شده بودند تا سند مهم را به تصویب برساند. مجـــلس آغــــاز شد و خانم انا النور روزولت در جایگــــــــاه تشریف بردند و با سخنرانی پیش نویس را به مجمع عمـــومی ارایه داد. رای گیــــری شروع و همه رای مثبت دادند و به جز شش تن رای ممتنع دادند که دو کشــــــــــــــور آن عـــربستان و افریقای جنوبی بود که افــــــریقای جنوبی تا دهه قبــــل از آپارتاید یا تبعیض نژادی داد مـــــی زد وتوسط مبارز مشهور آن نیلسون ماندیلا ازبین رفت. باقی آن از اعضای اتحاد جماهیر شوری بودند . این اعلامیه داری 30 ماده بوده که کشور های عضو ملــــــزم به رعایت آن می باشد. این سند به نام قطع نامه دوصد و هفدهم A در اسناد آن ثبــــت است.7
از آن روز به بعد در اکثر کشورهــــــای جهان دفاتر نمایندگی آن ایجاد گردید. ودرسطح  قاره ها و منطقه هـــای مختلف جهان این اعلامیه به شکل منطقه ی نیز تصویب گردید که ما گذرا از آن نام می بریم. مانند حقوق بشر ومردم در اتحادیه افریقا، اعلامیه اسلامی حقــــــــوق بشر، اعلامیه امریکای حقوق بشر و تصویب اتحادیه اروپا حقوق بشر.
در ادامه آن میثاق های حقوق حقوق مدنی وسیاسی و حقوق اجتماعی واقتصادی  به تصویب رسید که در واقع حقوق انسانی قبلی را تکمیل کرد.
از جمله انتقاد های که بعضی از منتقدین حقـــوق بشر به خصــــــوص اسلامیون ارایه کردند این بود که این اعلامیه فاقد ارزش جهانـــی است چون در آن زمان 56 کشور آن را به تصویب رساند در حالیکه امروز نزدیک 200کشور عضو دارد که نشان گر اینست که اکثر کـشور ها در تصویب آن سهیم نه بوده و ارزش های بعضی کـــــشور ها در آن درج نشده است.


 

1:محی الدین فرهمند، طلوع احساس(مجموعه شعری)،نشرشمشاد،ص 74.
2: ویل دورانت، تاریخ فلسفه، ترجمه؛ عباس زریاب، فصل ولتر.                             
  3: دکتر سیدمحمد هاشمی، حقوق بشر وآزادی های اساسی، نشر میزان، ص151.    
 4: گلن جانسون،اعلامیه جهانی حقوق بشرو تاریخچه آن،ترجمه:م.جعفرپوینده،نشرنی78.                                                                           
  5: دکتر محمد حسن یوسف پورسیفی، نگاه به اعلامیه حقوق بشر...،ویب لاگ(ساعت دلتنگی) .                          6:همان؛م.جعفرپوینده.
 7:اعلامیه جهانی حقوق بشر، نشر کمیسون مستقل حقوق بشر افغانستان.   .                                                           


۱۳۹۰ اردیبهشت ۳, شنبه

چرا ؟



چرا ؟
درحوادث ها هزاران خون انسان ریزد چرا
درجفای بی کسان این اشک طفلان ریزد چرا
مادران ناحق چرا گریان شوددرپیکارنفس
درهوائی نفس مکاران دوصد جان ریزدچرا
این زمان داردبه دستش تیغ نفرت اندرکمین
تابکی بادست نفرت خون انسان ریزد چرا
عشق انسانی فشان، بادست خودحق دردل نشان
 راه انسانی بخوان ، گریان انسان ریزدچرا
وصل جانان کن طلب ، آن نام جانان بنشان به لب
عشق انسان کن طلب ، این خون مایان ریزدچرا
درحوادث گریه کن ، آن عشق انسانی پیشه کن
نام نفرت ریشه کن ، آن قصرانسان ریزدچرا

۱۳۹۰ فروردین ۲۹, دوشنبه

داستان نبرد انسان

تمدن ها به پا از خون من وتوست
دیواری چین ز استخوان من وتوست
نگر اندر هرم هـــــا ازسرو سودا
ز دست و دل، زهر افغان من وتوست
به بودایی چو گــلبن گر نگری تو
بنا وز زهره فولادین من وتوست
کجا بودست مردم راحت و آرام
چو رنگش وز دماری من وتوست
عجب حالی بودست از جبر زمانه
نشد ناجی چو از حرمان من وتوست1
صدایی موسیقی چون دل بِبَر باز
بدایت را نگر نـــالان من وتوست