پروردگارا!
قلب ها خانه نفرت، مغز ها قصر تعصب، دست ها دشنه ء ها کشتن،
زبان ها تیغ توهین، قلم ها تفنگ تحجر و چشم ها ابزار فریب است.
پروردگارا!
به من آموختی که پیروزی نهایی از عشق و حقیقت است و تمام
نابسامانی ها با نیروی بزرگ عشق قابل حل است، این باورم را به تمام همرزمان ام
هدیه کن.
پروردگارا!
در دنیا به من هر چه مشکلات است و نابسامانی است از بده اما
عشق را هرگز از من نگیر. شاید روزی بدون غذا و هوا سر کنم ولی روزی که به انسان
عشق نورزم و با او مهر نورزم بدون معطلی خواهم مرد.
پروردگارا!
شکر از تمام نعمات بزرگ ات
و یک نعمتت را هرگز به جا آورده نخواهم توانست و آن مهر و عشق بی آلایش
همرزمانم و انسان ها ست نسبت به خودم که جز در اقیانوس بزرگ خداوند من وجود ندارم.
خدایا!
هنر را به ما دادی تسلی بخش درد ها و رنج های مان باشد ولی
خودت را به من ده تا با وجود تو همه رنج ها و نابسامانی ها و نبرد ها را تحمل کنم.
مبارزه و نبرد با تو لذت به من می دهد که
در هیچ جایی دنیا نتواسته ام آن را سراغ کنم.
خدایا!
در مبارزه ام تلاش، در تلاش ام امید و در امیدم عشق و عشق
ام حقیقت ارزانی کن.
خدایا!
انقلاب ما را انقلاب عشق و مبارزه ما را مبارزه حقیقت
بگردان. به ما، همرزمان ما، به انسانها بیاموز که دشمن را باید دوست داشت.
خدایا!
شاید همه خواسته هایم و نیاز هایم را از تو بگیرم ولی عشق و
حقیقت را هر گز از تو نخواهم خواست تابگیری و آرزو می کنم که جوهره ما به سوی آن
در تحول بگردان. شب1390/9/27