۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۲, دوشنبه

در آمدی بر حقوق تطبیقی

این رشته جدید حقوق گر چند پیشینه تاریخی درازی ندارد، با آن از پیدایش آن دو قرنی می گزرد که به صورت علمی وارد عمل شده است. شاید این رشته به صورت غیر علمی در درازنای تاریخ زمانی که فنیقی ها و بابلی ها دست به تدوین قوانین زدند و بعد یونان از آن قوانین با مقتضیات زمانی خودشان استفاده کردند در نطفه ایجاد شده باشد.
عده از دانشمندان به این عقیده اند که حقوق تطبیقی را نمی توان علم نام نهاد چون که این یک روش مطالعه است برای درک بهتر از علم حقوق اما ما ادعا داریم که این رشته علم است تا روش چون علوم طبیعی هم یک روش برای درک حقایق و شناخت از طبیعت است ما آن را به جرات علم نامیده ایم؛ چرا ما این رشته را که از همه در زندگی همه ما نقش اساسی دارد علم ننامیم و این خصوصیت آن انکار کنیم. دومین ویژگی آن جهانی بودن آن است که در آن با مطالعه تطبیقی می توانیم به  یک جهان بینی حقوقی برسیم. این جهان بینی می تواند ما را از خود باوری های بیجا در عرصه حقوقی در امان نگهدارد و ما نند یک رود خانه سیستم حقوقی خروشان را داشته باشیم که هیچگاه متعفن نشود. سومین استدلال که ما به علم بودن آن می کنیم نظامند بودن آن است که تمام علوم اجتماعی در مطالعات خود از یک نظام مطالعوی بر خوردار است به گونه مثال جامعه شناسی برای مطالعه خود از نظام مثبته بودن است بر خوردار است و روش تحقیق آن شامل میدانی ، بالینی، آماری و کتاب خانه ی است. شاید این دلایل به ثابت کردن ادعایم کافی باشد.
از سوی دگر کاربردی خیلی عظیم در زندگی بشری دارد که از جمله ان می توان به کمک در عرصه قانون گزاری درست و سالم، مهیا ساختن معلومات و داده های بی طرفانه به فلسفه حقوق را نام برد که در غیر آن جواب دادن فلسفه حقوق به چیستی؟ و چرایی؟ و هدف نهایی حقوق به بی راهه کشیده خواهد می  شد. کاربرد مهم و اساسی آن دریافت اصول کلی حقوق و وحدت حقوقی است که بشر از دیر باز آروزی هم شکل شدن را دارد و این امر آرزوی نهای تمام ادیان و مکاتب فکری بوده است که این امر با رسیدن به هدف ما را به جهانی شدن کمک می کند.ُ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر